دهکده سرگرمی جوان ایرانی
وبلاگ سرگرمی
مثل یه بچه گوریل که موز می دن دستش ذوق کردی! فکر کردی می خوام بگم دلم برات تنگ شده؟
نه جونم! از بی کاری گفتم یه SMS بدم!


آروم زُل بزن به گوشیت...
خوب... فقط می خواستم بگم دیوونه ى همین نگاهتم!


از شنبه درون خود تلنبار شدیم / تاآخر پنجشنبه تکرار شدیم
خیر سرمان منتظر دیداریم / جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم!


از وزارت کشاورزی مزاحمتون می شم...
شما به عنوان بهترین چغندر سال انتخاب شدید!


فقط کسی معنی دلتنگی را می فهمد، که طعم وابستگی را چشیده باشد.


اگه کسی بهت گفت خوشگلی، اول یه لبخند ملایم بزن...
بعد با مشت بزن تو چونش تا دیگه مسخرت نکنه!


این اس ام اس رو فرستادم تا کارمندای مخابرات گشنه نمونن.


اگه يه پروانه نشست رو شونت، حتما بكشش... اون بي سليقه همون بهتر كه بميره!


تو سیب سرخ کدامین درخت پرتقالی که هر دانه انارت به سرخی گیلاس های درخت موز است ای گلابی من؟


دریاها نماد فروتنی هستند. در نهاد خود کوه های بلندتر از خشکی دارند، ولی هرگز آن را به رخ نمی کشند.


اگه عشقت کورم کنه مهم نیست، حس بودنت قشنگتر از دیدن دنیاست.


من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
از دوست به یادگار دردی دارم
کان درد به صد هزار درمان ندهم


حدیث عشق من و تو،حدیث ابر بهاریست،تو از قبیله لبخند،من از قبیله اندوه.فضای فاصله صد آه،فضای فاصله صد کوه،تو از سپیده و نوری،من از شقایق گلگون.


بدون اراده متولد می شویم،با حیرت زندگی میکنیم و سپس با حسرت میمیریم،اما آنچه که هرگز فروغش رنگ فنا نمی پذیرد دوستی های پاک و بی آلایش است.تقدیم به بهترین.


اول از روی ادب ای گل خوشبو سلام
دوم از روی محبت به تو دارم پیام
بی تو ای دوست گذر از جهان زندان من است
تا تو هستی در برم زندان گلستان من است


امروز رفتم دکتر، گفت رگهای قلبت بسته شده...
شرمنده، دیگه راهی برای بیرون اومدنت نیست!


اندازه یه کامیون زنبور عسل دوست دارم، اگه جرات داری برو بشمار!






تاريخ : 12 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط افشین میوند
 یه روز غضنفربه پسرش می گه این جوری که تو داری درس می خونی در آینده حتی یه گوساله هم نمی شی. اصلا می دونی گوساله چیه ؟ پسر: آره که می دونم گوساله، کسیه که باباش گاو باشه
 
یارو چراغ قوه میسازه که با نوره خورشید کار میکنه!

فری داشته دعا می کرده: خدایا منو نیامرز! ازش می پرسن چرا این جوری دعا می کنی؟ می گه دارم شکسته نفسی می کنم!

 تهرانیه داشت واسه ابادانیه خالی می بست می گه من یه سگ دارم وقتی میاد خونه در می زنه …. ابادانیه می گه : ولک مگه سگت کلید نداره ؟؟؟؟
 به یارو میگن بن بست روتعریف کن.میگه:میری … میری… دیگه نمیری!

 اصفهانیه میره دکتر. دکتره بعداز معاینه کامل میگه: آقا تقریباً همه اورگانهای شما خرابند! من تعجب می کنم شما چه جوری تا حالا زنده موندین!؟ اصفهانیه: خب، آخه تا حالا نیومده بودم دکتر!!!!
 از آدم خسيسي پرسيدند: بزرگ ترين آرزويت چيست؟ خسيس جواب داد: کچل شوم تا ديگر هرگز پول سلماني ندهم.






تاريخ : 12 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط افشین میوند
به غضنفر يه توپه فوتبال نشون ميدن ميگن اين چيه ميگه اونقدرها هم كه ديگه خر نيستيم معلومه ديگه اين زمين شطرنجه !

 آخرین فیلم در حال ساخت سینمای ایران : زندگی پیامبران با حضور افتخاری علی دایی در نقش حضرت نوح

 مهم نتيجه نيست مهم برد و باخت نيست مهم نشون دادن قدرت و اقتدار مليست، مهم جوانمردانه بازي کردن است. ستاد ماست مالي کردن باخت تيم ملي فوتبال

یارو قهرمان شنا ميشه ازش ميپرسند از کجا شروع کردي ميگه والا ما که امکانات نداشتيم , از زمين خاکي

تلویزیون داشته گل خدادادعزیزی رو به استرالیانشون میداده یارو تماشا میکرده .دو سه بار که صحنه آهسته گل رو نشون میدن یارو شاکی میشه میگه : حالا اونقدر نشون بده تا یه دفعه اون دروازه بان بگیردش







تاريخ : 12 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط افشین میوند
هنگام سحر، خروسی بالای درخت شروع به خواندن کرد و روباهی که از آن حوالی می گذشت به او نزدیک شد.
روباه گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی، بیا پایین ب هم به جماعت نماز بخوانیم.
خروس گفت: من فقط مؤذن هستم و پیشنماز پای درخت خوابیده و به شیری که آنجا خوابیده بود، اشاره کرد.
شیر به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت.
خروس گفت مگر نمی خواستی نماز بخوانیم؟ پس کجا می روی؟
روباه پاسخ داد: می روم تجدید وضو می کنم و برمی گردم!
*********************************************
قاضی دادگاه، آدم شیادی که مال مردم را بالا می کشید محکوم کرد که روی الاغ سوار کنند و در همه جای شهر بگردانند و جار بزنند که او آدم کلاشی است و کسی به او پول ندهد.
در پایان روز صاحب الاغ از او کرایه خواست.
یارو با پوزخند گفت: مرد حسابی! خودت از صبح تا حالا داری فریاد می زنی که من پول مردم را بالا می کشم، حالا با چه امیدی از بنده کرایه الاغت را مطالبه می کنی؟!
*********************************************
شخصی که خیلی ادعای پهلوانی می کرد رفته بود خون بده. وقتی کیسه خون را آوردند که خونش را بگیرند.
به پرستار گفت: آبجی! کیسه چیه؟ لوله بیار که به همه خون برسه.
ولی بعد از اینکه یک کیسه خون داد از حال رفت و 4 تا کیسه خون بهش زدند تا به هوش بیاد.
وقتی به هوش آمد، بدون اینکه به روی خودش بیاره به پرستار گفت: دیگه کسی خون نمیخواد؟!
*********************************************
می گویند یک روز جرج بوش با لباس غواصی به عمق 200 متری اقیانوس رفته بود.
یک کوسه به طرفش آمد و از او پرسید: ببخشید! شما آقای بوش رئیس جمهور آمریکا هستید؟
بوش با تعجب پاسخ داد: آره، ولی تو از کجا مرا شناختی؟
کوسه خندید و گفت: آخه دیدم به جای کپسول اکسیژن، کپسول آتش نشانی به پشتت بسته ای!!
*********************************************
به شخصی گفتند: زود باش زود باش جشن عروسی شروع شده.
گفت: به من چه؟
به او گفتند: عروسی پسر خودت است.
طرف به یارو گفت: پس به تو چه؟!
*********************************************
دو تا آفریقایی با یه نفر سومی وسط بیایون بودن در همین حال و هوا بودن که یدفعه آفریقایی یه چراغ جادو پیدا می کنه.
بعد غوله می یاد بیرون و به آفرقایی میگه یه آرزو کن.
آفریقایی میگه: منو سفید کن.
تا اینو میگه سومی میزنه زیر خنده آفریقایی میگه: چیه برای چی میخندی؟
سومی گفت: همینجوری.
بعد غوله به آفریقایی دومیه گفت: تو چی می خوای؟
آفریقایی گفت: منم سفید کن .
دوباره سومی میزنه زیر خنده .
آفریقایی گفت برای چی میخندی؟
سومی باز گفت: همینجوری.
نوبت سومی میشه. غوله ازش می پرسه: تو چی می خوای .
سومی میگه: این دوتا رو سیاه کن.






تاريخ : 12 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط افشین میوند
                     







تاريخ : 12 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط افشین میوند
آخرین مطالب