...............
شهری بود که همه اهالی آن دزد بودند...!
شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را برمیداشت و از خانه بیرون میزد؛ برای دستبرد زدن به خانه یک همسایه!
حوالی سحر با دست پر به خانه برمیگشت، به خانه خودش که آن را هم دزد زده بود !!!
به این ترتیب، همه در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی میکردند؛ چون هرکس از دیگری می دزدید و او هم متقابلاً از دیگری، تا آنجا که آخرین نفر از اولی می دزدید...
داد و ستدهای تجاری و به طور کلیخرید و فروش هم در این شهر به همینمنوال صورت میگرفت؛ هم از جانب خریدارها و هم از جانب فروشنده ها دولت هم به سهم خود سعی میکرد حق و حساب بیشتری از اهالی بگیردو آنها را تیغ بزند و اهالی هم به سهم خود نهایت سعی و کوشش خودشان را میکردند که سر دولت را شیره بمالند و نم پس ندهند و چیزی از آن بالا بکشند؛ به این ترتیب در این شهر زندگی به آرامی سپری میشد. نه کسی خیلی ثروتمند بود و نه کسی خیلی فقیر و درمانده...!
روزی، چطورش را نمیدانیم؛ مرد درستکاری گذرش به شهر افتاد و آنجا را برای اقامت انتخاب کرد و شبها به جای اینکه با دسته کلید و فانوس دور کوچه ها راه بیفتد برای دزدی، شامش را که میخورد، سیگاری دود میکرد و شروع میکرد به خواندن رمان...
دزدها میامدند؛ چراغ خانه را روشن میدیدند و راهشان را کج میکردند و میرفتند...
اوضاع از این قرار بود تا اینکه اهالی، احساس وظیفه کردند که به این تازه وارد توضیح بدهند که گرچه خودش اهل این کارها نیست، ولی حق ندارد مزاحم کار دیگران بشود و هرشبی که در خانه میماند، معنیش این بود که خانواده ای سر بی شام زمین میگذارد و روزبعدهم چیزی برای خوردن ندارد !!!
بدین ترتیب، مرد درستکار در برابر چنین استدلالی چه حرفی برای گفتن میتوانست داشته باشد؟ بنابراین پس از غروب آفتاب، او هم از خانه بیرون میزد و همانطور که از او خواسته بودند، حوالی صبح برمیگشت؛ ولیدست به دزدی نمیزد ، آخر او فردیبود درستکار و اهل اینکارها نبود.
میرفت روی پل شهر میایستاد و مدتها به جریان آب رودخانه نگاه میکرد و بعد به خانه برمیگشت و میدید که خانه اش مورد دستبرد قرار گرفته است...
در کمتر از یک هفته، مرد درستکار دار و ندارد خود را از دست داد؛ چیزیبرای خوردن نداشت و خانه اش هم که لخت شده بود. ولی مشکل این نبود!
چرا که این وضعیت البته تقصیر خود او بود. نه! مشکل چیز دیگری بود. قضیه از این قرار بود که این آدم با این رفتارش، حال همه را گرفته بود!
او اجازه داده بود دار و ندارش را بدزدند بی آنکه خودش دست به مالکسی دراز کند. به این ترتیب، هر شب یک نفر بود که پس از سرقت شبانه از خانه دیگری، وقتی صبح به خانه خودش وارد میشد، میدیدخانه و اموالش دست نخورده است؛ خانه ای که مرد درستکار باید به آن دستبرد میزد.
به هر حال بعد از مدتی به تدریج، آنهایی که شبهای بیشتری خانه شان را دزد نمیزد رفته رفته اوضاعشان از بقیه بهتر شد و مال و منالی به هم میزدند و برعکس، کسانی که دفعات بیشتری به خانه مرد درستکار(که حالا دیگر البته از هر چیز به درد نخوری خالی شده بود) دستبردمیزدند، دست خالی به خانه برمیگشتند و وضعشان روز به روز بدتر میشد و خود را فقیرتر میافتند...
به این ترتیب، آن عده ای که موقعیت مالیشان بهتر شده بود، مانند مرد درستکار، این عادت را پیشه کردند که شبها پس از صرف شام، بروند روی پل چوبی و جریان آب رودخانه را تماشا کنند. این ماجرا، وضعیت آشفته شهر را آشفته تر میکرد؛ چون معنیش این بود که بازافراد بیشتری از اهالی ثروتمندتر و بقیه فقیرتر میشدند.
به تدریج، آنهایی که وضعشان خوب شده بود و به گردش و تفریح روی پل روی آوردند، متوچه شدند که اگر به این وضع ادامه بدهند، به زودی ثروتشان ته میکشد و به این فکر افتادند که چطور است به عده ای از این فقیرها پول بدهیم که شبها بهجای ما هم بروند دزدی ؟!!!
قراردادها بسته شد، دستمزدها تعیینوپورسانتها
اما همانطور که رسم اینگونه قراردادهاست، آنها که پولدارتر بودند و ثروتمندتر و تهیدستها عموماً فقیرتر میشدند. عده ای هم آنقدر ثروتمندشدند که دیگر برای ثروتمند ماندن،نه نیاز به دزدی مستقیم داشتندو نه اینکه کسی برایشان دزدی کندولی مشکل اینجا بود که اگر دست از دزدی میکشیدند، فقیر میشدند؛ چون فقیرها در هر حال از آنها میدزدیدند.
فکری به خاطرشان رسید؛ آمدند و فقیرترین آدمها را استخدام کردند تا اموالشان را در مقابل دیگر فقیرها حفاظت کنند، اداره پلیس برپا شد و زندانها ساخته شد...!
به این ترتیب، چند سالی از آمدن مرددرستکار به شهر نگذشته بود که مردم دیگر از دزدیدن و دزدیده شدن حرفی به میان نمیاوردند، صحبتها حالا دیگر فقط از دارا و ندار بود؛ اما در واقع هنوز همه دزد بودند...
...............
ایتالو کالوینو (به ایتالیایی: Italo Calvino) (۱۵ اکتبر ۱۹۲۳ - ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۵) یکی از بزرگترین نویسندگان ایتالیایی قرنبیستم است. بسیاری از آثار وی به زبان فارسی ترجمه شدهاست. او نویسنده، خبرنگار، منتقد و نظریهپرداز ایتالیایی است که فضای انتقادی آثارش باعث شده او را یکی از مهمترین داستان نویسهای ایتالیا در قرن بیستم بدانند
کتاب آنچه که زنان دوست دارند بشنوند
ویژه خانمها
چه میزان از مردان شناخت دارید؟
آیا می خواهید به عمق وجود مرد و همسر زندگی خویش دست یابید؟
آیا می خواهید شناخت کافی از عادات و خلق و خوی مردان بدست آورید؟
آیا دوست دارید که مردان درباره احساساتشان با شما صحبت کنند؟
شناخت مردان برابر است با خوشبختی شما
مردها خیلی سخت از پشت دیوار سکوت بیرون می
آیند.سوالهای بی جواب زیادی، در مورد مردها وجود دارد و زنها مجبور شده اند برای
یاقتن پاسخ این سوالات به زن های دیگری روی بیاورند.مردها خیلی ساده تر از زن ها
هستند.آنها خیلی راحت تر و بی خیال ترند.مردها متفاوت هستند.مردها نه تنها با سادگی
هایشان زنها را آزار می دهند بلکه با صحبت به زبانی متفاوت باعث سر در گمی آنها می
شوند.این یکی دیگر از دلایل دشوار برقراری ارتباط زن و مرد است.
اگر خواستار
یک رابطه قوی و محکم با مردها هستید اگر می خواهید خوشبخت شوید باید بیشتر در مورد
مردها فکر کنید و آنها را بشناسید پس
می توانید با مطالعه همین کتاب
آغاز کنید.
کتاب آموزش خیاطی نوین
ویژه خانمهای ایرانی
آموزش خیاطی نوین از مبتدی تا حرفه ای
هنر خیاطی هنر ارزنده ای است که پوشش بیرونی،هستی را جمال می
بخشد.هنر ظریف خیاطی از دیرباز در ایران به عنوان یک هنر اصیل همیشه مورد توجه
بوده،تنوع طرح ها و رنگ ها و مدل ها در مناطق مختلف ایران نیز گویای این مطلب است.
در این کتاب سعی شده که با توضیحات ساده گامی برای آموزش این هنر برداشته و یکی از
عمده ترین اهداف این کتاب این است که مطالب به گونه ای ساده و روشن برای کارآموزان
بیان گردد.
ساعت G Shock
ساعت دو زمانه جی شاک G-Shock
ساعتی بسیار زیبا و منحصر بفرد ویژه نسل جوان
دارای امکانات بسیار جالب
هدیه ای مناسب برای آنکه دوستش دارید....
این ساعت زیبا دارای امکاناتی به شرح زیر می باشد :
دارای 2 ساعت
دیجیتال و عقربه ای
تايمر
ساعت خواب
ساعت كامپيوتري
كرنومتر
تاريخ
ثانيه شمار
چراغ ال اي دي
ضد آب
راهنمای تنظیم و استفاده از
امکانات ساعت جی شاک :
1- دکمه ی بین ساعت 12 و 3 : این دگمه را فشرده و نگه دارید
، با حرکت عقربه دقیقه شمار ، ساعت را به دلخواه تنظیم کنید .
2- دکمه بین ساعت 3 و 6 : دگمه را فشرده تا چراغ ساعت دوم
روشن شود .
3- دکمه بین ساعت 6 و 9 : این دگمه علاوه بر تنظیم ساعت با
فشردن آن کرنومتر ، ساعت ( زمان) ، تقویم و حالات 12 ساعتی و 24 ساعتی را نشان می
دهد .
4- دکمه بین ساعت 9 و 12 : دگمه را فشرده تا ساعت به حالت
چشمک زن درآید ( ساعت ، دقیقه ، ثانیه ) سپس با فشردن دگمه پایین سمت چپ ، ساعت را
تنظیم کنید . ( ساعت دیجیتال دوم )
نظرات شما عزیزان: